سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، تو را به آنچه خدایت بدان فرمان داده راهنمایی می کند و زهد، راه ترا به سوی آن آسان می گرداند . [امام علی علیه السلام]
وبلاک تخصصی محمد جواد حسنی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» چادر مشکی، کاوشی نو در آیه جلباب و نقد ادله مخالفین

 
 « یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسأ یواری سواتکم و ریشأ و لباس التقوی ذلک خیر ذلک من آیت الله لعلهم یذکرون * یا بنی آدم لایفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه ینزع عنهما لباسهما لیریهما سواتهما انه یریکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم انا جعلنا الشیاطن اولیاء للذین لایؤمنون» 1
 
 ای فرزندان آدم ، بر شما لباسی فرو فرستادیم که اندام شما را می پو شاند و مایه زینت شماست ، و لباس تقوی بهترین است . این از آیات خداست . باشد که متذکر شده و پند گیرند . * ای فرزندان آدم ، مبادا شیطان شما را فریب دهد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد . پوشش از تن آنها برکند و قبایح آنها را در نظرشان پدید آورد . همانا شیطان و بستگان شما را می بینند در صورتی که شما آنها را نمی بینید ما شیطانها را دوستدار آنان که ایمان نمی آورند ، قرار دادیم .

                    
 
 اشاره :
 اخیرا مباحثی در باب مخالفت با نوع پوشش و چادر مشکی و برداشتهای متفاوت از آیه جلباب از دیدگاه مفسرین مطرح شده است که در این مقاله سعی شده به برخی از این شبهات پاسخ داده شود .

الف ـ مدعای مشترک و اصلی شبهات
پیام مشترک و مدعای اصلی شبهات مذکور این است که پوشش چادر سیاه برای بانوان مکروه و نا مطلوب است ، بنابر این از چادر رنگارنگ استفاده شود .
 

ب ـ ادله و نقد و بررسی آنها
در لابلای این شبهات برای اثبات مدعای قبل به طور پراکنده به ادله ای استناد شده است . نگارنده پس از استخراج و نقل قول مستقیم ادله به نقد منطقی و استدلالی آنها پرداخته و داوری را به خوانندگان محترم ، مخصوصا بانوان مؤمن و عفیف و فرهیخته واگذار می کند .
دلیل اول : « چادر به احتمال خیلی زیاد از زمان قاجاریه در ایران جا افتاده است و هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد . »
اولا : این که واقعا چادر در چه زمانی بین زنان ایرانی جا افتاده است ، نیاز مند مطالعه تاریخی است و گویندگان این بحث نیز سند و مدرک معتبر تاریخی برای حرف خویش نقل نکرده اند بنابر این کلام ایشان مدعایی بدون دلیل است .
ثانیا : بر فرض ، آنگونه که ایشان ادعا کرده اند بپذیریم چادر در زمان قاجار در ایران جا افتاده است . پس از اثبات ارتباط وثیق و مستحکم چادر با دین که در قسمت بعد ذکر می شود ، باید زنان ایرانی افسوس بخورند که چرا دیر و در زمان قاجار متوجه چادر به عنوان مدل و الگوی پوشش مناسب شده اند نه اینکه از این پوشش متین و دارای وقار گلایه مند باشند . و البته زنان مسلمان و مؤمن حقیقی هیچ وقت از پوشش کامل اسلامی مثل چادر گلایه مند نبوده و نخواهند بود .
ثالثا : گویندگان محترم ادعا نموده اند اساسا چادر ( چه رسد به رنگ مشکی آن ) هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد . دقت و پژوهش در آیه 59 احزاب که واژه جلابیب ( جمع جلباب ) در آن بکار رفته، صحت مدعای فوق را مورد تردید جدی قرار می دهد .
حضرت فاطمه زهرا (س) هنگام خروج از منزل از پوششی استفاده می کرده که امروز ‹‹ چادر ›› نام گرفته است .
در آیه مذکور آمده است : « یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما » 3
براساس ترجمه مرحوم الهی قمشه ای معنای آیه شریفه چنین نقل شده است : « ای پیامبر گرامی به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که این کار برای اینکه آنها ( به عفت و حریت ) شناخته شوند تا از تعریض و جسارت هوسرانان آزار نکشند ، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در ( حق خلق ) آمرزنده و مهربان است .
به منظور بررسی صحت و سقم ادعای مذکور لازم است بین جلباب مطرح شده در قرآن و چادر رایج فعلی در ابعاد چهار گانه « مفهوم » ، « اندازه » ، « کارکرد « و « رنگ » مقایسه ای انجام گردد تا ارتباط یا عدم ارتباط چادر با دین اسلام و قر آن آشکار گردد . برای انجام مقایسه مذکور به طور مستقل به تبیین ابعاد چهار گانه مذکور نسبت به جلباب و چادر پرداخته می شود .
 

1 ـ مفهوم ، اندازه ، کارکرد و رنگ جلباب
1 ـ 1 ـ مفهوم جلباب : اصل ریشه لغوی جلباب ، جیم ، لام و باء است که طبق نقل کتاب لغت معتبر معجم مقاییس اللغه دارای دو معناست . معنای اول آوردن شیء از جایی به جایی و معنای دوم چیزی که شیء دیگر را می پوشاند . که جلباب از معنای دوم مشتق شده است . 4
واژه جلباب در اصل مصدر فعل رباعی جلبب است که از مصدر ، اسم ذات اراده شده و نام پوشش ویژه ای قرار گرفته است . برای فهمیدن ویژگی جلباب و مفهوم آن باید از کتابهای لغوی و تفسیری معتبر کمک گرفت .
کتابهای لغت : کتابهای لغوی معتـبر مثل العین ، لسان العرب ، صحاح اللغه ، مصباح المنیر ، معجم الوسیط 5 اتفاق نظر دارند که مفهوم جلباب پوشش گسترده است ولی در اینکه اندازه آن چه مقدار بوده و چه میزان از بدن و لباسهای دیگر را می پوشانده است ، اختلاف نظر دارند .
کتابهای لغت قرآنی : در کتاب لغت قرآنی « لسان التنزیل » نگاشته قرن چهارم و پنجم کلمه جلباب به چادر معنی شده است . 6 مرحوم شعرانی نیز در کتاب لغت قرآنی « نصر طوبی » جلباب را به چادر معنی کرده است . 7
کتابهای تفسیر : در تفاسیر مهم شیعه و عامه معانی مختلفی برای جلباب ذکر شده است .
بعضی از مفسرین مانند شیخ طوسی 8 و بیضاویی 9 جلابیت را به ملاحف تفسیر کرده اند . ملاحف جمع ملحفه 10 پوشش فراگیری است که بالای لباسهای دیگر پوشیده می شود و از نظر کارکرد ، کار آیی چادر را دارد . علامه طباطبایی11 و شیخ محمد جواد مغنیه 12 ابتدا گفته اند جلباب به معنای پوشش کامل و فراگیر است و سپس قول دیگری مبنی بر اینکه جلباب به معنای خمار و مقنعه است را نیز نقل کرده اند .
تفسیر قرطبی جلباب را به لباسی که همه بدن را می پوشاند معنا کرده است . 13
حاصل اینکه از مجموع کلمات لغویین و مفسرین استفاده می شود جلباب پوششی گسترده بوده است ، ولی اینکه دقیقا اندازه آن چه مقدار بوده و چه میزان از بدن و لباسهای دیگر را می پوشاند دیدگاه های متفاوتی وجود دارد .
1 ـ 2 ـ اندازه جلباب : از مجموع کلمات لغوین و مفسرین که ذکر آنها گذشت در مورد اندازه جلباب سه دیدگاه قابل اشاره است . دیدگاه اول : جلباب پوششی فراگیر بوده که از بالای سر تا قدمها را می پوشانده است .
دیدگاه دوم : جلباب پوششی بزرگتر از خمار و مقنعه بوده که کمتر از مقدار ردا ، یعنی تقریبا تا زانوها را می پوشانده است .
دیدگاه سوم : جلباب همان خمار و مقنعه است ، پوششی که فقط سر و سینه ها را می پوشانده است .
باذکر دو شاهد آشکار می گردد که دیدگاه اول درست و دیدگاه دوم و سوم مخدوش است .
شاهد اول : از نحوه پوشش حضرت فاطمه زهرا (س) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک 14 دو نکته مهم استفاده می شود .
نکته اول : از جریان تاریخی مذکور فهمیده می شود حضرت دو پوشش مستقل به نام خمار و جلباب داشته اند . بنابر این نظر طرفداران دیدگاه سوم مانند راقب اصفهانی در مفردات که جلباب را به خمار معنی کرده اند مخدوش می گردد .
نکته دوم : از عبارت « لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها » که درمورد نحوه پوشش حضرت نقل شده است ، استفاده می شود که خمار همانند مقنعه های امروزی برای پوشش سر بوده و جلباب نیز پوششی سرتاسری بوده که تمام آن وجود مبارک از سر تا قدمها را شامل و فرا گرفته است .
شاهد دوم : مؤید مدعای قبل که جلباب از نظر اندازه ، پوششی است که از بالا تا پایین بدن را می پوشانده است . 15 حاصل این اندازه جلباب بلند و گسترده بوده است ، به گونه ای که همانند چادر های فعلی بانوان ، از سر تا پایین پا را می پوشانده است . پس از مشخص شدن اندازه جلباب باید بررسی نمود کیفیت پوشش و کار کرد جلباب چه بوده است ؟
3 ـ 1 ـ کار کرد جلباب : برای فهمیدن کارکرد جلباب و کیفیت پوششی آن لازم است معنای « یدنین علیهن من جلابیبهن » در آیه 59 سوره احزاب معلوم گردد . تقریبا همه مفسرین آورده اند که تا قبل از نزول آیه مذکور بعضی از زنان حر همانند زنان برده به دلیل رعایت نکردن پوشش مناسب و کامل گاهی اوقات در بین کوچه ها مورد اذیت و آزار مردم لاابالی قرار می گرفتند . آیه شریفه نازل شد که اگر زنان می خواهند مورد اذیت و آزار مزاحمان قرار نگیرند ، هنگام خروج از منزل ، جلابیب خویش را به سر و بدن خود نزدیک سازند تا به عفت و حجاب شناخته شده و در نتیجه از مردم آزاری شهوت رانان مسون بمانند .
بعضی از تفاسیر مانند : تفسیر زمخشری کشاف از ابن سیسرین در مورد معنای « یدنین » نقل کرده اند که مراد قرار دادن جلباب بالای ابرو و گرد کردن و جمع و جور کردن و قرار دادن گوشه های جمع شده آن بالای بینی است . 16
کار کرد مذکور و کیفیت پوشش جلباب ، دقیقا همان کاری است که امروزه بسیاری از دختران و زنان چادر پوشی که حساسیت بیشتری نسبت به رعایت حجاب خویش دارند ، انجام می دهند .
آیا علاوه بر مفهوم ، اندازه و کارکرد جلباب قرآنی ، رنگ خاصی نیز داشته است یا نه ؟
4 ـ 1 ـ رنگ جلباب : قرآن به زبان عربی مبین نازل شده که برای مردم عرب زبان خصوصا مردم عرب عصر نزول قابل فهم بوده است . بنابر این باید بررسی نمود زنان مؤمن عرب عصر نزول مخاطب آیه ، از واژه ، جلباب چه برداشتی داشته و تبادر ذهنی آنها از واژه مذکور چه بوده است ؟ سنن ابن داوود قضیه ای از ام سلمه نقل کرده است که مبین تبادر ذهنی زنان عرب است .
در کتاب ابن داوود آمده است وقتی آیه « یدنین علیهن من جلابیبهن » نازل شد ، زنهای انصار از خانه هایشان خارج شدند در حالی که پوشش مشکی داشتند ، گویی بالای سر آنها کلاغ نشسته است . 17
در کتاب عون المعبود شرح سنن ابن داوود آمده است ، چون پوششهایی که زنان انصار به عنوان جلابیب از آن استفاده کرده بودند سیاه رنگ بوده است ، لذا به کلاغ که رنگ آن سیاه بوده است تشبیه شده اند . 18
بعضی از تفاسیر مهم عامه و شیعه مانند تفسیر الدرالمنثور سیوطی ، روح المعانی الوسی و تفسیر المیزان علامه طباطبایی نیز جریان فوق را نقل کرده اند . 19
شواهد لغوی نیز موید و تثبیت کننده تبادر ذهنی فوق است . بسیاری از کتابهای لغوی معتبر مانند لسان العرب ، القاموس المحیط ، اقرب الموارد ، محیط المحیط ، معجم الوسیط و … هنگام بحث از جلب ریشه جلباب تصریح کرده اند که یکی از معانی جلب ، سیاهی است .
مثلا جلب اللیل به معانی سیاهی شب آمده است . در بسیاری از کتابهای لغوی و تفسیری ، شواهدی از شعرهای عربی نقل شده که جلب در آنها به معانی سیاهی بکار رفته است ، مثل ‹‹ و جلب اللیل یطرده النهار ›› لسان العرب پس از نقل عبارت مذکور تسریح کرده است گوینده شعر از جلب ، سواد و سیاهی را اراده کرده است .
رمز توصیه ائمه اطهار (ع) به والدین مبنی بر عادت دادن فرزندان از کودکی به مسائل دینی ، سخت نبودن انجام آنها در بزرگسالی است .
علاوه بر کتابهای لغوی معتبر ، بسیاری ازکتابهای تفسیر مثل کشاف ، بعضی از شواهد شعری که جلب در آنها به معنای سیاهی بکار رفته را نقل کرده اند ؛ مثل : مجلبب من سواد اللیل جلبابا .
حاصل اینکه از قرینه تاریخی مذکور و شواهد لغوی فوق استفاده می شود رنگ جلباب قرآنی مورد استفاده در صدر اسلام مشکی بوده است .
 

2 ـ مفهوم ، اندازه ، کارکرد و رنگ چادر
1 ـ 2ـ مفهوم چادر : چادر پوشش گسترده است که از بالای سر روی لباسهای دیگر پوشیده می شود .
2 ـ 2 ـ اندازه چادر : از نظر اندازه ، چادر پوششی بزرگ است که سر تا سر بدن و لباسهای دیگر را از بالای سر تا قدمهای پا را می پوشاند .
3 ـ 2 ـ کارکرد چادر : کارکرد چادر به گونه ای است که از بالای سر پوشیده شده و اطراف آن جمع و جور شده و به گونه ای کنترل می گردد تا پوشش بیشتر و بهتری داشته باشد . بسیاری از زنان حساس نسبت به حجاب خویش اطراف قسمت بالای چادر را جمع و جور کرده با دست خویش کنترل می کنند .
4 ـ 2 ـ رنگ چادر : گرچه رنگ چادر به اقتضاء شرایط محیط بعضا متفاوت است . ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی خصوصا در محیطها و شهرهای مذهبی به دلیل ملازمت چادر مشکی با وقار و متانت ، رنگ چادر دختران و بانوان متدین ، غالبا مشکی است .
3 – مقایسه جلباب و چادر از نظر مفهوم ، اندازه ، کارکرد و رنگ
1 ـ 3 ـ مقایسه مفهوم جلباب و چادر : گذشت که از نظر مفهوم هر دو پوشش گسترده و بزرگ هستند که از بالای بدن و روی لباسهای دیگر پوشیده می شوند .
2 ـ 3 ـ مقایسه اندازه جلباب و چادر : ذکر شد که بر اساس دیدگاه صحیح در اندازه جلباب ، چادر و جلباب اندازه شان یکسان است به نحوی که هر دو از بالای سر تا پایین پا را می پوشانند .
3 ـ 3 ـ مقایسه کارکرد جلباب و چادر : با توجه به معنای مذکور درباره « یدنین » و تطبیق آن با کاری که زنهای چادری هنگام استفاده از چادر انجام می دهند معلوم شد که کارکرد و کیفیت پوشش هر دو یکسان است .
4 ـ 3 ـ مقایسه رنگ جلباب و چادر : گذشت که به دلیل تبادر ذهنی و شواهد لغوی ، رنگ جلباب زنان عرب ، زمان نزول آیه مشکی بوده است و اکنون رنگ اکثر چادرها به ویژه چادر زنان متدین در محیطهای مذهبی نیز مشکی است . بنابر این از نظر رنگ نیز اختلافی ندارند .
حاصل اینکه پس از مقایسه جلباب و چادر در ابعاد چهارگانه مفهوم ، اندازه ، کارکرد و رنگ آشکار گردید که جلباب و چادر در ابعاد مذکور ، همخوانی و شباهتهای بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند . بنابر این بر خلاف اظهار نظر گوینده محترم می توان گفت چادر رایج فعلی بانوان مؤمن و مسلمان ارتباط بسیار وثیق و مستحکمی با دین اسلام خصوصا قرآن دارد .
علاوه بر اینکه پژوهش در آیه 59 سوره احزاب ارتباط وثیق چادر حتی رنگ مشکی آن با دین اسلام و قرآن را آشکار ساخت ، برای فهمیدن ارتباط چادر با دین و مذهب باید به نظرات فقها و مراجع تقلید به عنوان کارشناسان دینی توجه نمود .

پی نوشت :

1 ـ اعراف / 7 ، 26 .
2 ـ فاطمهخاتمی ، روزنامه ایران ، ش 1672 ، 2 مهر 1379 ، ص 4 .
3 ـ احزاب / 59 .
4ـ جلب الجیم و اللام والبائ ( اصلان ) احدهما الاتیان بالشیء من موضع و الاخر شیء یغشی شیئا . و من هذا اشتقاق الجلباب و الجمع جلابیب . احمد بن فارس ، معجم مقاییس اللغه ، ریشه جلب .
5 ـ الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الرداءتغطی به المرأه رأسها و صدرها ، العین خلیل . لسان العرب علاوه بر عبارت خلیل ، اقوال دیگری نیز نقل کرده است : « قیل هو ثوب واسع دون الملحفه تلبسه المرأه و قیل هو ما تغطی به المرأه الثیاب من فوق کالملحفه ».
صحاح اللغه جوهری تصریح کرده است جلباب به معنای ملحفه است . مصباح المنیر فیومی گفته است : « ثوب اوسع من الخمار دون الرداء » در معجم الوسیط آمده است : « الجلباب ،
الثوب المشتمل علی الجسد کله ، ما یلبس فوق الثیاب کالملحفه ، علاوه بر منابع مذکور به کتابهای لغت معتبر ذیل ریشه جلب و واژه جلباب مراجعه شود .
6 ـ لسان التنزیل ، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی ، لغات سوره احزاب ، ص 103 .
7 ـ شعرانی ، نثر طوبی ، واژه جلباب .
8 ـ الطوسی ، التبیان فی تفسیر القرآن ، ج 8 ، ص 361 ذیل آیه جلابیب ( آیه 59 احزاب ) .
9 ـ البیضاوی ، انوار التنزیل ذیل آیه مذکور .
10 ـ لحف ، اصل : یدل علی اشتمال و ملازمه یقال التحف باللحاف ، معجم مقاییس اللغه ، ریشه لحف .
11 ـ هو ثوب تشتمل به المرأه فیغطی جمیع بدنها و الخمار الذی تغطی به رأسها و وجهها ، علامه طباطبایی تفسیر المیزان ، ج 12 ، ص 339 ، ذیل آیه 59 احزاب .
12 ـ و فی معناه اقوال : منها انه رداءیغطی المرأه منرأسها الی قدمیها و منها انه الخمار الذی یغطی رأسها و وجهها . محمد جواد مغنیه ، تفسیر الکاشف ، ج 6 ، ص 239 .
13 ـ الثوب الذی یستر جمیع البدن ، قرطبی ، تفسیر الجامع لاحکام القرآن ، ج 14 ، ص 243 ، ذیل آیه مذکور .
14 ـ انه لما اجمع ابوبکر و عمر علی منع فاطمه (س) فدکا و بلغها ذلک لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها … و تطاذیولها … طبرسی ، الاحتجاج ، ج 1 ، ص 98 ( طبع بیروت ) .
15 ـ عن ابن عباس : الرداء الذی یستر من فوق الی اسفل . زمخشری تفسیر کشاف و آلوسی روح المعانی ذیل آیه 59 احزاب .
16 ـ عن ابن سیرین سألت عبیده السلمانی عن ذلک ( یدین ) ؟ فقال ان تضع رداءها فوق الحاجب ثم تدیره حتی تضعه علی انفها . زمخشری تفسیر کشاف ذیل آیه 59 احزاب.
17 ـ لما نزلت هذه الایه « یدنین علیهن من جلابیبهن » خرج نساء الانصار کأن علی رؤسهن الغربان من اکسیه سود یلبسنها » سنن ابن داوود ، کتاب اللباس ، باب لبس السواد ، ج 2 ، ص 182 ، طبع دار الکتب العربی .
18 ـ عون المعبود شرح سنن ابن داوود ، ج 11، ص 159 .
19 ـ علاوه بر کتابهای لغوی مذکور برای آشنایی با شواهد شعری مذکور به کتاب العن خلیل ، تاج العروس زبیدی ذیل ریشه « جلب » مراجعه شود .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد جواد حسنی ( جمعه 87/7/12 :: ساعت 9:26 عصر )

»» صحنه ای از قیامت

 

 

 

عید فطر صحنه ای از قیامت

 

 

حضرت علی (ع) به مناسبت عید فطر خطبه ای قرائت کرده و در آن، این روز را به قیامت تشبیه فرموده است:

 

ای مردم! این روز شما، روزی است که نیکوکاران در آن پاداش می گیرند و زیانکاران و تبهکاران

 

در آن مأیوس و نا امید می گردند.دنیا محل مسابقه است و آخرت، زمان اجر گرفتن؛ بهشت، جایزه برندگان

 

این مسابقه و جهنم جزای واماندگان است.

 

آری عید فطر، شبیه ترین روز به روز قیامت است. چون در قیامت عده ای که زیان کارند، تأسف می خوردند

 

 و غضبناک می گردند و عده ای که نیکوکارند رستگار و متنعم به نعمت های الهی می شوند.

 

در آموزه های دینی ما تاکید شده است که وقتی از منازلتان برای خواندن نماز عید خارج می شوید، به یاد آورید زمانی

 

را که از منزل بدن خود خارج شده و به سوی خدای خود خواهید رفت.

 

وقتی در جایگاه نماز خود می ایستید به یاد آورید زمانی را که در محضر عدل الهی می ایستید و از شما حسابرسی می کنند.

 

 وقتی از نماز به منازلتان بر می گردید به یاد آورید زمانی را که به منازل خود در بهشت خواهید رفت.

 

ای بندگان خدا! کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود این است که فرشته ای در آخرین

 

روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد: "هان! بشارتتان باد، ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد

 

 پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه باقی ایام را بگذرانید."

 

اکنون صدای پای عید می آید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است؛

 

براستی چه کند؟ از آمدن آن یک دلشاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟

 

عید فطر پاک ترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان

 

 عاید منزل جان انسان ها می شود."عید" در لغت از ماده "عود" به معنی بازگشت است، لذا روزهایی را که

 

 دشواری های قومی و جمعیتی برطرف می شود و به پیروزی ها و راحتی های نخستین فطری باز می گردند، عید می نامند.

 

 مانند عید فطر و قربان به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه رمضان یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین

 

 به روح و جان، کوچ دوباره می کند، و آلودگی هایی که بر خلاف پیمان نامه فطرت است، از میان می رود.

 

کلمه "فطر" به معنی شکستن روزه است. بعد از آن اولین روز ماه شوال (دهمین ماه در تقویم اسلامی) آغاز می شود

 

که با درخشش ماه شوال و به محض رویت خجسته آن روی می دهد. برخلاف عادات پیشینیان برای رصد این ماه

 

 از وسایل و تجهیزات مجهز رصد استفاده می شود.پس از رویت ماه در روز بعد مسلمین با پوششی نظیف و پاکیزه درحد

 

 بضاعت در مساجد جمع شده و با تکبیر و آداب مربوط به این روز پیروزی بر شیطان درون و برون را به یکدیگر تبریک می گویند.

 

زکات فطره یکی از آداب مهم در این ماه است که برای هر فرد به میزان حدود دو کیلوگرم از قوت غالب در نظر گرفته شده است.

 

"عید فطر" یکی از دو عید بزرگ در سنت اسلامی است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را روزه به پا داشته و از خوردن،

 

 آشامیدن و بسیاری از کارهای مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال

 

 اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشی که خداوند، خود به آنان وعده داده است.

 

روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده اند که در این روز، امر امساک از خوردن و آشامیدن برداشته می شود و

 

مؤمنان رخصت می یابند تا در روز، افطار کنند و روزه خود را بشکنند.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد جواد حسنی ( جمعه 87/7/12 :: ساعت 9:25 عصر )

»» 'دعا بعد از نماز'

 

 

 

دعای روز نوزدهم

 

اَللّـهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَسَهِّلْ سَبیلی

 

 خدایا سرشار کن در این ماه بهره ام را از برکات آن و هموار ساز راهم را

 

اِلی خَیْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ

 

به سوی خیرات آن و محرومم مساز از پذیرفتن حسناتش ای راهنمای 

 

 بسوی حقیقت آشکار

 

 

 

 

دعا بعد از هر نماز واجب نقل از حضرت رسول صَلَّی اللَّهِ عَلِیهِ وَاله

 

 


شیخ کفعمی درمصباح و بلد الا مین و شیخ شهید در مجموعه خود از

 

حضرت رسول صَلَّی اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله نقل کرده اند که آن حضرت فرمود

 

هرکه این دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجبی بخواند حق تعالی

 

بیامرزد گناهان او را تا روز قیامت و دعا این است:

 

 

 

اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ

 خدایا بفرست بر خفتگان در گور نشاط و سرور

 اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ

خدایا دارا کن هر نداری را خدایا سیر کن هر گرسنه ای را

 خدایا بپوشان هر برهنه را

 اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ اَللّهُمَّ رُدَّ

 خدایا ادا کن قرض هر قرضداری را خدایا بگشا اندوه هر

 را خدایا به وطن بازگردان هر

 کُلَّ غَریبٍ اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ

 دور از وطنی را خدایا آزاد کن هر اسیری را خدایا اصلاح کن

 هر فسادی را از کار

 الْمُسْلِمینَ اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ اَللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ اَللّهُمَّ

 مسلمین خدایا درمان کن هر بیماری را خدایا ببند رخنه فقر

 ما را به وسیله دارائی خود خدایا

 غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ

 بدی حال ما را بخوبی حال خودت مبدل کن خدایا ادا کن از ما

 قرض و بدهیمان را و بی نیازمان کن از 

الْفَقْرِ اِنَّکَ عَلی کُلِّشَی ءٍ قَدیرٌ

نداری که راستی تو بر هر چیز توانائی

" التماس دعا "

 

پ.نون سلام طاعات و عباداتتون قبول.. شب قدر چطور بود؟برام تعریف کنید

 

 برا من دعا کردین؟من جاتون خالی رفتم حرم برا همتون دعا کردم امیدوارم که

 

دعاهام مستجاب شه و همتون شاد و خوشبخت باشین

 

التماس دعا

 

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد جواد حسنی ( جمعه 87/7/12 :: ساعت 9:25 عصر )

»» حرم امام حسین

 

 

 

دعای روز بیست و سوم

 

 

 اَللّـهُمَّ اغْسِلْنی فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَطَهِّرْنی فیهِ مِنَ

 

خدایا شستشویم ده در این ماه از گناهان و پاکم کن در آن از

 

الْعُیُوبِ وَامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ

 

عیبها و آزمایش کن در آن دلم را به پرهیزکاری دلها ای نادیده گیرنده لغزشهای

 

الْمُذْنِبینَ

 

گنهکاران

 

 

 

سلام دوستان عزیز امیدوارم که حال همگی خوب باشه

 

شب قدر هم تموم شد خیلی زود میگذره چشم به هم بزنیم

 

ماه رمضان تموم میشه امیدوارم که تونسته باشیم تو این ماه عزیز

 

به خدا نزدیکتر بشیم و کوله بار سفرمون رو سنگین کنیم..

 

 انشاالله که خدا نماز و روزه ها و اعمالمون رو ازمون قبول کرده باشه

 

جاتون خالی دیشب رفتم حرم امام حسین خیلی خیلی خیلی خیلی

 

شلوغ بود اصلا جا برا نشستن نبود مخصوصا برا خانوما..

 

داخل حرم که اصلا جا نبود متاسفانه نتونستم برم داخل

 

 رفتیم پشت حرم اونجا که دارن بنایی می  کنن و سقف برا صحن

 

میسازن رو خاکا نشستیم البته اونجا هم خیلی شلوغ بود ..

 

خلاصه روم رو کردم به حرم و برا همتون دعا کردم اسم کسانی که تو ذهنم بود

 

 رو اوردم سلامتون رو به امام رسوندم گفتم: امام حسین دوستام خیلی مشتاقتن

 

 آرزو میکنن که بیان پا بوست اون ها رو دعوت کن و دلشون رو شاد کن...

 

متاسفانه نتونستم نیابت ازتون نماز زیارت بخونم چون جا نبود فقط

 

تونستم دعا کنم امیدوارم که مستجاب شه و همتون شاد و خوشبخت باشین

 

شب بیست و یکم هم رفتم حرم امام حسین و حضرت عباس

 

 اون روز زیاد شلوغ نبود تونستم به ضریح برسم ضریخ رو که گرفتم

 

از طرف کسانی که ازم خواسته بودن ضریح رو بوسیدم و براشون دعا کرم

 

 ...

 

 

کسانی که برا ختم قرآن شرکت کردن 20 نفر شدن هر کدوم

 

 از شما شرکت کننده عزیز دوست داره 2 تا جزء بخونه به من اطلاع بده

 

 تا آخرین ختم رو هم شروع کنیم..منتظرم

 

 

موفق باشین

 

 

"التماس دعا"

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد جواد حسنی ( جمعه 87/7/12 :: ساعت 9:25 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

چادر مشکی، کاوشی نو در آیه جلباب و نقد ادله مخالفین
صحنه ای از قیامت
'دعا بعد از نماز'
حرم امام حسین

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 3686
» درباره من

وبلاک تخصصی محمد جواد حسنی
محمد جواد حسنی
یالطیف دوست دارم پاهایم،خارهای لب ساحل را هم تجربه کند چشمانم دریای وحشی را ببیند،با نسیم بازی کنم، شبی را در کنار دریا صبح کنم . با آتشی روشن و یک غزل از دیوان حافظ... موهایم را به باد بسپارم تا عشق بازی طبیعت را کامل کنم. شب ها ستاره ها را شمردن و به ماه خیره شدن زیر باران قدم زدن و دعا کردن ،رد چشمه ای را گرفتن تا به دریا رسیدن در موج گم شدن چه لذتی دارد. دوست دارم با طبیعت یکی شوم. آنگاه که با طبیعت یگانه شوی جز حقیقت نخواهی یافت. التماس دعا

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب